از آنجایی که هر چیزی در این دنیای فانی رنگ پایان می گیرد در نتیجه روزی باید افتتاحیه موضوعی را گرفت و دگر روز اختتامیه اش را . عمار هم از این موضوع مستثنا نیست پس لاجرم  ، دیروز افتتاحیه آن را شرح دادیم و امروز باید اختتامیه اش را.شاید کمتر کسی فکر می کرد که عمار با گذشت پنج سال از آغاز بکارش این چنین مورد رضایت مخاطبان قرار گیرد . شاید مهمترین علت این محبوبیت پرداختن به دغدغه های مردم توسط خود آنها باشد . عمار یعنی روزنه امیدی برای سینمای انقلاب تا شاید بتوان آن را به سمت انقلابی شدن پیش ببرد . چشمها همه خیره به سن شده بود، منتظر آغاز برنامه . استقبال آنقدر زیاد بود که سالن جوابگوی جمعیت حاضر نبود .اختتامیه شاهر حضور انسانهایی از تبار عشق بود ، یادگاران دفاع مقدس و خانواده های شهدا زینت بخش مجلس بود . مستند هایی که بر علیه جنبش سبز سال 88 در سالن سبز رنگ و بر پرده سبز رنگ سینما فلسطین نمایش داده شده بود فضا را بد جور تحت تاثیر قرار داده بود . مراسم طبق رسم همیشگی سرشار بود از تقدیر ها و تجلیل ها . تلفیق دست زدن ها و صلوات فرستادن ها جو زیبایی را به وجود آورده بود . البته از این موضوع هم نباید گذشت که کثرت آنها موجب قلت مشارکت کننده ها شده بود . برخی هم حوصلشان سر رفته بود و این را از بازی کردنشان با مبایل می شد فهمید . تعداد عکاسان و خبرنگاران حاضر در سالن برابری می کرد با تعداد مردم و نور فلش دوربین های عکاسی تا حدی بود که اگر چراغ های سالن را خاموش می کردند برای روشن کردن سالن کفایت می کرد . در بالای سن سه پروژکتور بزرگ طراحی شده بود که نورش آرامش را از چشم حضار سلب کرده بود . تصور بر این می رفت که انگار چیزی را که در بالای خود وجود دارد مخفی کرده است اما وقتی هم به بالایش نظر می کردی جز عکس امام و رهبری چیزی نمی دیدی دگر من نمی دانم قصدشان چه بود ، الله اعلم . با شناختی که از بچه های عمار داشتم در بین مراسم مرتب منتظر یک عمل غافلگیر کننده از سوی عماریون بودم تا این که بالاخره بچه ها این انتظار را بی پاسخ نگذاشتند ، آن هم با اجرای شگفت انگیز حاج صادق اهنگران . در سالن بوی جماران پیچیده بود و دوباره خمینی و بسیجیانش بغض خیلی ها را شکستند . غافلگیری هنوز ادامه داشت اما این بار آهنگران که مردم را غافلگیر کرده بود خود غافلگیر شده بود . قرآنی که با امضای رهبری به دست حاج صادق رسید حالش را دگرگون ساخت . سیل جوایز اهدایی برگزیدگان به آهنگران برابری می کرد با کل جوایز جشنواره . این دوره عمار هم تمام شد اما عمار می رود به سوی فتح قله های دیگر . درست است که در عجایب زمان هر چیزی رنگ کهنگی و فراموشی می گیرد اما عجیب تر از آن عجایبیست که ثمره صراط مستقیم دارد و چیزی نیست جز این که ممتد شد در کل طول تاریخ . پای فشاری بر صراط مستقیم مهمترین خصلت عمار است و این خود باعث زنده ماندنش شده . امید است که جشنواره عمار هم بر این صراط بماند تا بماند .