مادی شدن و قطع توجه از اسمان همان بلایی است که امروزه بر سر مقدسات ما می آید و آن را از درون ویران می کند . در فرهنگ اسلامی هر یک از اعمال شریعت ناطر بر وجه باطنی و حقیقت آسمانی آن است . اگر همه رو به یک سمت نماز می خوانند و یا اگر همه اصلا نماز می خوانند همگی تمرینی است برای رسیدن به حقیقت اسمانی اسلام . روح و حقیقت مداحی  و مرثیه  عشقی است که ریشه در ولایت دارد و این عشق است که انسان را تا آسمان ملکوت بالا می برد و اگر این همه تاکید بر برگذاری مراسمات عذا شده است چیزی جز این نیست . برخی امروزه تنها  شور و ضرب مداحی  را در نظر گرفته و می گویند که این مداحی که از موسیقی بدتر است اما تفاوت اصلی مداحی با موسیقی این است که موسیقی ریشه خود را بر امیال پست انسانی همچون شهوت و خشم و احساسات زود گذر او بنا کرده است . شخص با گوش دادن به موسیقی از خود بی خود شده و در دنیای خیال خود قوطه ور شده و حقیقت خود را در آنجا جستجو می کند . خطری که امروزه جهان مداحی مارا تحدید می کند چیزی نییست جز همان مشکلی که برای موسیقی اتفاق افتاده یعنی خطر مادی شدن . شخص دیگر با دل سپردن به مداحی در آسمان ولایت گام نمی زند بلکه با فرو رفتن در احساسات زمینی خود گمشده خود را نه در آسمان بلکه در زمین جستجو می کند . در طول تاریخ ما موارد بیشماری مصداق برای این موضع داشتیم . رقص سماء در گذشته حاصل از وجد و شوق حاصل از دیدن حقایق ملکوتی بود اما صوفیه از آن تنها ظاهر آن را گرفته اند . از خطرات دیگری که دامنگیر مداحی امروز کشور شده است حجاب عادت است . قشر مذهبی ما عادت به گوش دادن مداحی کرده اند و از آن جایگزینی برای موسیقی ساخته اند . حجاب پرده میان نیت و عمل است و هر عملی از ااعمال شریعت اگر از روی عادت باشد دچار فساد شده است. در جهان عادات اعمال از نیت تهی می شوند و یکی دیگر از مشکلات مداحی امروز ما رفتن در کانال عادات است . در هر دو صورت بالا اتفاقی که می افتد قطع نظر از اسمان و مادی شدن است که این موضوع در مراحل وسیع تر خطرش خارج از وصف است .