انقلاب را زاغه نشینان انجام دادند و زاغه نشینان هم پای آن می مانند

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

ذات حضرت حق مظهر و مبدأ علم

دانش ها و آگاهی های بشری در یک تقسیم بندی به 2 دسته تقسیم می شوند : دسته اول آگاهی های عمومی و دسته دوم آگاهی های علمی .
آگاهی های عمومی برای زندگی اجتماعی انسان در حکم هوا برای زندگی فردی انسان است و اجتماع بدون آن نمی تواند به وجود آید . ما در ابتدا متوجه این آگاهی ها نیستیم اما اگر مشکلی برای آن ها به وجود بیاید به دلیل اختلالی که در زندگی ما به وجود می آید به آن توجه  می کنیم و این آگاهی ها از طریق درونی سازی از نسلی به نسل بعد انتقال می یابد.
اما دسته دیگر از آگاهی های ما آگاهی های علمی  هستند که از طریق واکاوی های عقلی کشف می شوند . در این مورد 2 نظر وجود دارد که در آن عده ای قائل به کاشفیت علم هستند که حقیقتی در خارج از وجود انسان وجود داردو انسان توانایی کشف آن را دارد و معیار صدق شناختش هم تطابق با واقع می باشد که البته این نظر به حق نزدیک تر است . اما نظریه دوم قائل به تولید علم توسط انسان است و سطح علم را تا آگاهی های جمعی انسان پایین می اورد .
این دو شناخت(علمی و عمومی) تأثیرات فراوانی بر یکدیگر دارند از جمله این که موجب بسط و گسترش همدیگر در جهت خاصی می شوند . شناخت علمی مشکلات شناخت عمومی را حل می کند و شناخت عمومی مسائل شناخت علمی را طرح می کند .برای مثال کسانی که قائل به دیدگاه کاشفیت علم هستند خو به دو دسته تقسیم می شوند : دسته ای همچون آمپریسم ها و پوزیتویسم ها سطح واقع را تا عالم ماده کاهش می دهند و موجب نوعی دنیا گرایی در شناخت عمومی می شوند اما مکاتب الهی واقع را خیلی بیشتر از عالم ماده می دانند و توجه شناخت عمومی را معطوف به عوالم بالاتر می کنند .
تمام مطالب تا اینجا در حکم زمینه ای بود برای رسیدن به تیتر مطلب . مهم ترین تفاوت شناخت علمی از عمومی معطوف به واقعیت بودن آن است . در اندیشه اسلامی قایت و نهایت تمام حقایق ذات مقدس حق تعالی قرار دارد و او نه بر مدار حق بلکه خود مطلق حق و حق مطلق است . تمام حقایق از ذات مقدس او جاری می شود و اوست که دائم در عالم خود را به انکشاف می کشاند و ما تنها وظیفه مان برداشت مانع و ایجاد علل اعدادی است برای پذیرا شدن آن . علم کیفیت مجردی است که از جانب او افاضه می شود و ذهن و عقل ما و همچنین قلب ما تنها ظرفی است برای نگهداری آن و البته این انتساب ماهیت تجرد آن را از بین نمی برد و به علت این تجرد البته غبار زمان بر آن نمی نشیند و گرفتار نسبیت علم مدرن نمی شود .
این علم از طریق عقل و آگاهی علمی انسان به عمل ما و از طریق عمل ما به شناخت عمومی ما می انجامد و موجب رشد و ارتقاع جامعه را فراهم می کند .
حضرت رسول (ص) :
أوّل العلم معرفة الجبّار و آخر العلم تفویض الأمر الیه؛
سر آغاز علم، شناخت خداوند جبّار و سرانجام آن، واگذارى امور به اوست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی عسگری

حکایت بشر مدرن از زبان علامه مصباح

خورشید تازه سر از بستر آب های سبز دریا برداشته و اشعه زرفام خود را بر چهره های خواب آلوده سرنشینان کشتی تابانده است سرنشینانی که به تازگی از خواب دوشین بیدار شده اند و با خیال راحت و بی خبر از همه جا به خوردن و آشامیدن و انواع سرگرمی ها پرداخته اند و کشتی همچنان در اقیانوس کران ناپیدا پیش می رود . در این میان یک نفر که هشیار تر به نظر می رسد اندکی به فکر فرو می رود و آنگاه رو به همنشینان کرده می پرسد ما به کجا می رویم ؟ دیگری که گویی از خواب پریده است حیرت زده همین سوال را از دیگران می کند و ...

بعضی آنچنان سرمست شادی و سرگرمی هستند که وقعی به آن نمی نهند و بدون این که به پاسخ آن بیندیشند به کار خود ادامه می دهند ولی این سوال اندک اندک گسترش می یابد و به ملوانان و ناخدا هم می رسد ، آنها هم بدون این که پاسخی داشته باشند سوال را تکرار می کنند و سرانجام علامت سوالی بر فضای کشتی نقش می بندد  و دلهره ی عجیب و پریشانی فراگیری پدید می آید .

آیا این صحنه تخیلی داستان مردم جهان نیست که بر سفینه عظیم زمین سوارند و در حالی که در فضای کیهانی به دور خود می چرخند اقیانوس بی کران زمان را در می نوردند ؟ و ایا مثل ایشان مثل چهارپایان سردر آخور نیست ؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی عسگری

فلسفه تکنولوژی هایدگر

هایدگر را می توان به جرأت اولین فیلسوفی دانست که با نگاهی فیلسوفانه تکنولوزی را مورد برسی قرار داد و یک تفکر جامع را برای شناخت آن ارائه کرد . هدف اصلی هایدگر در برسی تکنولوژی نه نفی آن بلکه شناخت عمق و کنه آن است و به همین دلیل نمی شود او را یک فیلسوف ضد تکنولوژی به حساب آورد و البته خود او هم بار ها این أمر را یادآور شده است . برای دستیابی به نظر هایدگر در باب تکنولوژی لازم است ابتدا اندکی در باب روش و شناخت شناسی هایدگر بپردازیم . روش هایدگر در برخورد با تکنولوژی روش پدیدار شناسانه است که در آن همه چیز را در پرانتز قرار می دهد و تکنولوژی به ما هو تکنولوژی را مورد برسی قرار می دهد .  او این  روش را از هوسرل اخذ کرده اما بین پدیدار شناختی هوسرل و هایدگر تفاوت وجود دارد . حقیقت از منظر هایدگر نه به مطابقت تصویر ذهنی بر عین بلکه به انکشاف وجود هستی برای متفکر اطلاق می شود . در فلسفه تکنولوژی هایدگر چند کلمه محوری هم وجود دارد که توضیح  آن ها لازم به نظر می رسد .

دازاین : وجود خاص انسانی که به علت خصلت وجودی خاص خود توانایی شناخت حقیقت را دارد .

گشتل : نوع انکشاف خاص تکنولوژی از حقیقت هستی .

ذات تکنولوژی از منظر هایدگر امری تکنولوژیک نیست ، خود هایدگر از آن با عنوان گشتل یاد می کند و البته  به نظر او بزرگترین خطر تکنولوژی همان تفکر تکنولوژیک است که خود موجب انکشاف خاص تکنولوژیکی می شود . اما در مورد ویژگی های گشتل که به نظر هایدگر خود موجب در حجاب برد ححقیقت می شود لازم است اندکی بحث شود : به نظر هایدگر مهم ترین خطر گشتل نوع نگاه تک خطه و طبقه بندی شده به حقیقت است که در آن به دنبال معرفی هستی حتی انسان به عنوان یک منبع ذخیره انرژی به منظور بهره برداری انسان است . خود او در این زمینه یک مثال جالب دارد که در آن دیدن جنگل به عنوان یک کوه الوار را مثال می آوردبا . این وضعیت از حقیقت تنها تصویری می ماند که در آن نوعی بازنمایی از ححقیقت است و نه خود آن آن هم بازنمایی اشتباه . به نظر هایدگر آغاز تفکر تکنولوژیک را از افلاطون با جدایی ذهن و عین از هم می داند و تفکر مطلوب در نزد او ار می توان در پیش سقراطیان دنبال کرد . مهم ترین تفاو تکنولوژیک جدید و قدیم علم بنیاد بودن آن است . از نظر هایدگر تکنولوزی جدید ذاتا  مقدم بر علم نوین است هرچند زمانا علم جدید موجب ایجاد تکنولوژی شده است .

هایدگر راه برخورد با تکنولوژی مدرن را بازگشت به تفکر معنوی دانست البته نه تفکر مذهبی بلکه تفکر معنوی از همان جنس وجود شناسانه خود او در ضمن زمینه درگیری با تکنیک را در دنیای هنر می داند به این دلیل که  خود همجنس تکنیک است یعنی همان انکشاف هستی است اما متفاوت هست به این دلیل که انکشاف حقیقی عالم است . در اینجا لازم است توضیحی در مورد علل غلطیدن علم مدرن به دامن تکنیک داد :

1: جدا کردن موضوعات از بستر هستی و برسی آزمایشگاهی و انتزاعی 2 : بسط حقایق کشف شده جدید با یک متد تکراری 3: میل به کنترل و سودمندی و دوری آن از رسالت اصلی خود یعنی کشفف و آگاهی .

 باز لازم است که تأکید کنم که قصد هایدگر ترک تکنولوژی نیست و بلکه ایجاد رابطه درست و اسیر آن نشدن است .در آخر هم اشاره ای به جواب هایدگر در مساحبه با مجله اشپیگل به سوال راه نجات نهایی ما از تفکر تکنولوژیک چیست می کنیم : او در پاسخ این سوال می گوید که باید خدایی بیاید که ما را نجات  دهد .

برای مطالعه بیشتر به کتاب فلسفه تکنولوژی هایدگر از دکتر سید محمد مهدی موسوی مهر رجوع کنید .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی عسگری