زندگی این زندگی حقیر و غلطی نیست که آکنده از اشیاء و حرکاتی است که ما را از حقیقی دور می دارد ؛ برنامه ریزی برای سفر های ییلاقی ، تغییر سیستم و یا مدل اتومبیل ، تماشای ویدیو ، و دیگر سرگرمی های غربی ، این زندگی حقیقی نیست بلکه خودخواهی و نارسیسم حقیقی است . زندگی حقیقی دارای تصویر هایی از زندگی مردم است که تصاویر تلویزیون مانع از دیدن آن هاست ، دارای عطر و بویی از جنگل ها دریا ها اقیانوس هاست که بوی نفت و گاز و سیگار نمی گذارد به مشام ما برسد ، دارای زمزمه باد و نوازش نسیم و تماشای اسمانی است که صدای حرکت چرخ های کارخانه و سر صدای شهر شلوغ و هوای دم کرده محل کار و سقف کوتاه محل زندگی نمی گذارد به گوش و چشم ما برسد . ما انسان ها همچون روبوتهای ساخت تکنولوزی مدرن شده ایم که با برنامه ریزی اردیناتو کوکمان کرده اند و بر حسب این کوک زندگی می کنیم و تاریخ معاصر را می سازیم ، همان تاریخی که در مدرسه ها به کودکمان می آموزیم و در مطبوعات و تلویزیون و رادیو به بزرگتر ها حقنه می کنند . تاریخی که بدون وجود انسان و انسانیت جریان دارد و یا به عبارت دیگر با عنصر بهیمی جاریست . تاریخ سلطه و قهر و غلبه و اشغال نظامی و استیلای اقتصادی و فرهنگی ...تاریخ امپراتوری های صنعتی ، تاریخ ژنرال های که با تراکتور انسان ها را زنده به گور می کنند . تاریخ جدل احزاب و اقوام همسایه بر سر اختلاف مرز ها و چند وجب خاک خدا و خلاصه تاریخ همه آن چیز های که زمانه از خبط و خطاهای بشری ثبت کرده است و همه آن چیز هایی که درخط معکوس انسانیت است .

روزه گارودی