هایدگر را می توان به جرأت اولین فیلسوفی دانست که با نگاهی فیلسوفانه تکنولوزی را مورد برسی قرار داد و یک تفکر جامع را برای شناخت آن ارائه کرد . هدف اصلی هایدگر در برسی تکنولوژی نه نفی آن بلکه شناخت عمق و کنه آن است و به همین دلیل نمی شود او را یک فیلسوف ضد تکنولوژی به حساب آورد و البته خود او هم بار ها این أمر را یادآور شده است . برای دستیابی به نظر هایدگر در باب تکنولوژی لازم است ابتدا اندکی در باب روش و شناخت شناسی هایدگر بپردازیم . روش هایدگر در برخورد با تکنولوژی روش پدیدار شناسانه است که در آن همه چیز را در پرانتز قرار می دهد و تکنولوژی به ما هو تکنولوژی را مورد برسی قرار می دهد .  او این  روش را از هوسرل اخذ کرده اما بین پدیدار شناختی هوسرل و هایدگر تفاوت وجود دارد . حقیقت از منظر هایدگر نه به مطابقت تصویر ذهنی بر عین بلکه به انکشاف وجود هستی برای متفکر اطلاق می شود . در فلسفه تکنولوژی هایدگر چند کلمه محوری هم وجود دارد که توضیح  آن ها لازم به نظر می رسد .

دازاین : وجود خاص انسانی که به علت خصلت وجودی خاص خود توانایی شناخت حقیقت را دارد .

گشتل : نوع انکشاف خاص تکنولوژی از حقیقت هستی .

ذات تکنولوژی از منظر هایدگر امری تکنولوژیک نیست ، خود هایدگر از آن با عنوان گشتل یاد می کند و البته  به نظر او بزرگترین خطر تکنولوژی همان تفکر تکنولوژیک است که خود موجب انکشاف خاص تکنولوژیکی می شود . اما در مورد ویژگی های گشتل که به نظر هایدگر خود موجب در حجاب برد ححقیقت می شود لازم است اندکی بحث شود : به نظر هایدگر مهم ترین خطر گشتل نوع نگاه تک خطه و طبقه بندی شده به حقیقت است که در آن به دنبال معرفی هستی حتی انسان به عنوان یک منبع ذخیره انرژی به منظور بهره برداری انسان است . خود او در این زمینه یک مثال جالب دارد که در آن دیدن جنگل به عنوان یک کوه الوار را مثال می آوردبا . این وضعیت از حقیقت تنها تصویری می ماند که در آن نوعی بازنمایی از ححقیقت است و نه خود آن آن هم بازنمایی اشتباه . به نظر هایدگر آغاز تفکر تکنولوژیک را از افلاطون با جدایی ذهن و عین از هم می داند و تفکر مطلوب در نزد او ار می توان در پیش سقراطیان دنبال کرد . مهم ترین تفاو تکنولوژیک جدید و قدیم علم بنیاد بودن آن است . از نظر هایدگر تکنولوزی جدید ذاتا  مقدم بر علم نوین است هرچند زمانا علم جدید موجب ایجاد تکنولوژی شده است .

هایدگر راه برخورد با تکنولوژی مدرن را بازگشت به تفکر معنوی دانست البته نه تفکر مذهبی بلکه تفکر معنوی از همان جنس وجود شناسانه خود او در ضمن زمینه درگیری با تکنیک را در دنیای هنر می داند به این دلیل که  خود همجنس تکنیک است یعنی همان انکشاف هستی است اما متفاوت هست به این دلیل که انکشاف حقیقی عالم است . در اینجا لازم است توضیحی در مورد علل غلطیدن علم مدرن به دامن تکنیک داد :

1: جدا کردن موضوعات از بستر هستی و برسی آزمایشگاهی و انتزاعی 2 : بسط حقایق کشف شده جدید با یک متد تکراری 3: میل به کنترل و سودمندی و دوری آن از رسالت اصلی خود یعنی کشفف و آگاهی .

 باز لازم است که تأکید کنم که قصد هایدگر ترک تکنولوژی نیست و بلکه ایجاد رابطه درست و اسیر آن نشدن است .در آخر هم اشاره ای به جواب هایدگر در مساحبه با مجله اشپیگل به سوال راه نجات نهایی ما از تفکر تکنولوژیک چیست می کنیم : او در پاسخ این سوال می گوید که باید خدایی بیاید که ما را نجات  دهد .

برای مطالعه بیشتر به کتاب فلسفه تکنولوژی هایدگر از دکتر سید محمد مهدی موسوی مهر رجوع کنید .